ن ( تحصیلات : لیسانس ، 26 ساله )

سلام خسته نباشید.
من خیلی به کمکتون احتیاج دارم.
8 ماهه که عقد کردم .
همسرم رو فوق العاده دوست دارم.
خیلی زیاد
چند وقتی هست که متوجه ایشون باخانمی در ارتباطن
یکبار توی اینستاگرامش دیدم براش متن گذاشته
همون موقع هم باهم درموردش حرف زدیم
و گفت هیچ چیزی نیست
آخه همسرم همیشه بهم میگه خیلی دوستم داره همیشه میگه من جز تو کسی رو ندارم
ما خیلی باهم خوبیم
درسته تفاوتهای رفتاری باهم داریم ولی همدیکه رو دوست داریم.ما حتی تو روابط زناشوییمون هم همه چیز عالیه
چند بار متوجه شدم شماره ای بهش زنگ میزنه که جلوی من جواب نمیده
چند بار دیدم باکسی حرف میزنه که وقتی من میرسم یا قطع میکنه یا من و میفرسته سراغ یه کاری
همسرم خیلی آدم معتقدیه
من خیلی قبولش دارم
تاحالا چندین بار سربسته بهش گفتم متوجه میشم داری یه کاراشتباهی انجام میدی یا متوجه شدم داری یه چیزی ازم قایم میکنی
چندین بار در این موردا بحث کردیم و ایشون ناراحتی کردن
بهم میگه برام دعا کن خودم درستش میکنم
دیروز تو ایمیلش دیدم که اسم همون خانم که تو اینستاگرامش دیده بودم بود
همون موقع چیزی نگفتم
ناراحتی مو میفهمه چون نمیتونم ناراحتیمو قایم کنم
ناراحتیم رو رفتارم تاثیر میزاره
دیروزم ناراحتیمو فهمید خواست حرف بزنیم
من باز مستقیم نگفتم فهمیدم که ارتباط داره
فقط گفتم تو تو گذشتت کسی بوده که هنوز نتونستی فراموشش کنی و حتی الانم دلتنگش میشی
باز گفت نه چیزی نیست و اعصبانی شد که چرا باز بحثمون سر همون ماجرای گذشته است
آخرشم دیگه حرفی نزدو خداحافظی کردیم
بهش گفتم تا دفعه بعد که همدیگه میبینیم بیا نه بهم زنگ بزنیم نه پیام بدیم
ولی گفت این کار اشتباهه ما هیچ وقت نباید این کارو کنیم تا یاد بگیریم
خیلی کلافم
غم دنیا تو دلمه
من بایه عالمه دوست داشتن اومدم جلو و حالا باید بفهمم کسی هست که توی قلب شوهرم جا داره
من نمیخواستم مستقیم بگم چون نمیخوام قبح این ماجرا ریخته بشه
من زندگی مو خیلی دوست دارم باهمسرم دوست دارم
من عاشق همسرمم
کمکم کنید
چه کار باید بکنم
چطور باید رفتار کنم
فکرای منفی یه لحظه ذهنمو آروم نمیزاره
خواهش میکنم منو راهنمایی کنید.
ممنونم


مشاور (خانم صفری)

باسلام خواهر عزیزم شرایط شما کاملا قابل درک است و ناراحتی و حتی خشمی که نسبت به همسرتان احساس می کنید طبیعی است ولی از آنجا که در این مواقع به خصوص دوران عقد سوءتفاهم های این چنینی بسیار پیش می آید صلاح بر این است که قبل از اینکه رفتارتان نسبت به هم دیگر تغییر کند یا اینکه کینه هایی از هم به دل بگیرید که روز به روز بر وستعتش اضافه شود بهتر است در مورد این موضوع با همسرتان صحبت کنید چون این حق طبیعی شماست که مطمئن باشید همسرتان به فرد دیگری دلبستگی و تعهد از هر لحاظ ندارد و آن موقع است که می توانید عشقی که نسبت به ایشان دارید را نثارش کنید. اما همیشه گفتن خانم یا آقا در این مواقع اوضاع را خرابتر می کند برای اینکه به سه نکته توجه نمی کنند. نمی دانند چی زمانی بگویند، چه بگویند و با چه لحنی که بتوانند تا روی همسرشان تاثیر بگذارند. به همین خاطر پیشنهاد می دهم مدتی با وجود ناراحتی تان از این موضوع صحبت نکنید تا اعتماد ایشان را کاملا به دست آورید و با اینکه سخت است همه ی کارهایی که یک عاشق واقعی برای معشوقش انجام می دهد انجام دهید. سپس زمان مناسبی که فقط خودتان حضور دارید ، آرام است برای کاری عجله ندارید و ... را انتخاب کنید و سپس از احساس خودتان نسبت به کارهایی که تا به حال در این مورد انجام داده است صحبت کنید البته بدون اینکه ایشان را قضاوت کنید. لحن و متن صحبت هایتان را با توجه به شخصیت خودتان و ایشان انتخاب کنید اما برای مثال می توانید اینطور شروع کنید. تو تنها کسی هستی که باهاش احساس راحتی می کنم تنها کسی که احساس می کنم کاملا دوستش دارم اما چند وقتییه یه احساس بدی نسبت به خودم پیدا کردم اونم این که یه چیزایی آزارم میده اگه اجازه میدی بیشتر در موردش صحبت کنم؟ و از آنجایی که دلم نمیخواد از دست تو ناراحت باشم یا یه حسی داشته باشم که رو رابطمون تاثیر داشته باشه ازت خواش میکنم اجازه بدی بهت بگم واگر در موردش اشتباه می کنم برای اولین و آخرین بار در موردش برام توضیح بدی که بتونم راحت باشم و حتی می توانید همه ی آن چیزی که منجر به این احساس شده را برایشان توضیح دهید و نشان دهید چه قدر نسبت به این ماجرا حساسید و روحتان آزرده خاطر خواهد شد.